مهم نیست چه اتفاقی در کسب و کار یا حرفهتان میافتد، این احتمال وجود دارد که شخص دیگری پیش از شما وضعیت مشابهی را تجربه کرده باشد. پس در این نوشتار با ما همراه باشید تا ۵۱ حقیقت اداره یک کسب و کار موفق را بیان کنیم.
من به مدت حدود بیست سال، در دو دههی گذشته، به عنوان یک خبرنگار فعالیت میکردم و در خلال این مدت با هزاران نفر که در مراحل مختلفی از موفقیت بودهاند مصاحبه کردهام و دربارهی آنها مطلب نوشتهام، از مدیرعاملهای شرکتهای چند میلیاردی تا کارآفرینانی که استارت آپ های خود را تازه راه انداختهاند، تا کارآفرینانی که در حال بستن استارت آپ های خود هستند تا مدیرعاملهایی که استارت آپ شان را به مقدار زیادی پول میفروشند. تمام آنها باعث شدند من به این نتیجه گیری برسم که تمام این چند حقیقت اداره یک کسب و کار موفق کلی و همگانی هستند- توصیهها و ترفندهایی که تقریبا برای هر کسی در هر کسب و کاری کارساز هستند.
اولین حقیقت اداره یک کسب و کار موفق این است که مجبور نیستید تمام زندگی خود را صرف سرگرمی مورد علاقه یا اوقات فراغتتان کنید، اما قطعا لازم است که نسبت به کارتان شور و اشتیاق داشته باشید. اگر کارتان برای شما مهم و معنیدار باشد، زندگی کاریتان لذت بخش خواهد بود.
اگر نمیتوانید دربارهی خود کار شور و اشتیاق داشته باشید، دربارهی دلیل انجام آن مشتاق باشید. شاید شما شغل یا شرکتتان را دوست نداشته باشید، اما پول و مزایای آن برای خانوادهتان خوب باشند. در انتخابتان با اشتیاق عمل کنید تا در عین اینکه در راستای یافتن نقشی که آن را دوست دارید اقدام میکنید، در حق خانوادهی خود نیز کار درست را انجام بدهید.
یک حقیقت اداره یک کسب و کار موفق این است که اطراف خودتان را از آدمهای مثبت پر کنید و آنوقت شاهد پیامدی مثبت آن خواهید بود.
اگر بیشتر وقت خود را صرف استفاده از استعدادهایتان و انجام کارهایی بکنید که در آنها مهارت دارید، احتمال خوشحال بودنتان بیشتر است.
اگر بیشتر وقت خود را صرف کلنجار رفتن با نقاط ضعف تان و برطرف کردن آنها بکنید، احتمال دارد دچار نا امیدی شوید.
تمرین تنها راه درست برای خوب یاد گرفتن یک مهارت جدید است. در حالی که دارید چیز جدیدی میآموزید در رابطه با خودتان صبوری به خرج دهید.
تنها راه به روز ماندن آن است که مدام چیزهای جدید یاد بگیرید.
یادگرفتن چیزهای جدید یعنی یک تازهکار بودن، و این یعنی داشتن یک “ذهن تازهکار” و مرتکب اشتباه شدن.
هر چه در ارتکاب به اشتباهات تازهکارانه راحت تر عمل کنید، یادگیری چیزهای جدید برای تان راحتتر است.
اگر احساس میکنید چیزی به تغییر نیاز دارد، کسی باشید که آن تغییر را مدیریت و رهبری میکند.
از کارهای کوچک شروع کنید و از آنجا شروع به ساختن و پیشروی کنید.
اول کارها و امور بدیهی را انجام دهید، بعد بروید سراغ کارهای سخت تر. (به عبارت دیگر “ابتدا به سراغ چیدن میوههایی بروید که در دسترس هستند”)
همیشه سعی کنید در پیشهی خود، از جنبههای فنی شغلتان گرفته تا مهارتهای رهبری، بهتر شوید.
سختترین درس برای یادگیری آن است که بیاموزیم چه وقت به راهمان ادامه دهیم و چه وقت از کار دست بکشیم. هیچ کس نمیتواند این را به شما یاد بدهد. در یک لحظه، خودتان مجبور هستید که بین آنها یکی را انتخاب کنید.
اگر واقعا به آن چه انجام میدهید اعتقاد دارید و بینش عمیقی از پیامد آن و گامهای اولیه برای رسیدن به آن پیامد دارید، خودتان را باور کنید و دست از تلاش نکشید، حتی اگر(بخصوص اگر)، تمام دنیا شما را دیوانه بنامند.
تعریف دیوانه این است که یک کار را به همان روش قبل انجام بدهید و انتظار نتیجهی متفاوتی داشته باشید. اگر نتیجه خوب نیست، چیزی را تغییر دهید و دوباره سعی کنید.
هیچ کس به تنهایی موفق نمیشود.
درخواست کمک کنید. هنگام درخواست خاص باشید. وقت دریافت کمک برازنده عمل کنید و سپاسگزار باشید.
آدمها جهان را به طرق متفاوتی تجربه میکنند. دو نفر میتوانند در یک جلسه شرکت کنند و با دریافت تاثیرات متفاوتی از آن جلسه بیرون بیایند. با این موضوع نجنگید. از آن استفاده ببرید.
از تفاوتها استقبال کنید. بهترین راه برای جبران نقاط ضعفتان آن است که همتیمیهایی را انتخاب کنید که نیروهای متفاوتی دارند.
۲۱. مجبور نیستیدعاشق همه باشید
شما مجبور نیستید کسی را دوست داشته باشید و با او با احترام و ادب برخورد کنید.
مدام به دیگران نصیحت نکنید که چه بکنند و چه نکنند و اجازه ندهید دیگران هم این کار را با شما بکنند.
مهم نیست چه میکنید یا به چه دستاوردی میرسید، همیشه آدمهایی وجود دارند که از شما دستاوردهای بیشتری دارند.
مهمترین حقیقت اداره یک کسب و کار موفق این است که همیشه آدمهایی هم هستند که نسبت به شما دستاوردهای کمتری دارند.
همیشه تمام منابعی(زمان، پول، افراد و غیره) را که برای پروژه یا شرکت تان لازم دارید در اختیار نخواهید داشت. هیچ کس هرگز تمام منابعی را که میخواهد در اختیار نخواهد داشت.
کمبود منابع نباید بهانه باشد. بلکه نعمتی است که پوشیده و پنهان مانده است. باید کمی خلاق باشید.
خلاقیت و ابتکار مهارتهایی هستند که باید از طریق انجام همان کارهای معمول به روشی جدید، آموخته و تمرین شوند.
در مراحل اولیهی شرکت، حرفه، یا پروژه، باید به بسیاری از چیزها “بله” بگویید. در مراحل بعدی، مجبور خواهید بود بگویید “نه”.
بازخورد منفی( یا همان نقد ) جزو ضروریات است. به صورت خودکار از آن امتناع نکنید(یا آن را به عنوان حقیقت محض نپذیرید). در آن به دنبال یافتن تکههایی از حقیقت باشید و باقی آن را نادیده بگیرید.
ایضا برای بازخورد مثبت(یا همان تعریف) نیز چنین است. به صورت خودکار و بلافاصله آن را قبول نکنید(یا رد نکنید). در آن به دنبال یافتن تکههایی از حقیقت باشید و باقی آن را نادیده بگیرید.
اجازه ندهید نظرات دیگران(خوب یا بد) بر نظر شما نسبت به خودتان تاثیر بگذارد. با این نوع از بازخوردها همانطوری برخورد کنید که با هر بازخورد دیگری برخورد میکنید، در آن به دنبال یافتن تکههایی از حقیقت باشید، اما برای خودتان نسبت به آنچه اعتقاد دارید تصمیم گیری کنید، به خصوص درمورد خودتان.
وقتی مسئولیت انتقاد کردن به شما واگذار شده است، دربارهی کار صحبت کنید، نه دربارهی شخص.
بزرگ فکر کنید. بزرگ رویاپردازی کنید. (در غیر اینصورت مجبور خواهید بود کوچک فکر کنید، کوچک رویاپردازی کنید! )
با رویایتان مثل یک نقشهی راه نهایی برخورد کنید. قرار نیست فوری به رویایتان برسید، اما تنها راه رسیدن به آنجا این است که قدمهای بسیاری به سمت آن بردارید.
اگر بزرگ فکر کنید، بیشتر “نه” خواهید شنید تا “بله”. اما آنها قرار نیست تصمیم بگیرند. شما هستید که تصمیم میگیرید.
وقتی به نتایج موفقیت آمیز دست پیدا میکنید، به شما فشار خواهد آمد که بیشتر کار کنید و سریعتر آن را انجام دهید. در صورت دریافت پیشنهاد، آمادهی استفاده از فرصت باشید و مطمئن باشید که یاد خواهید گرفت چگونه مسئولیتهای جانبی و اضافی را مدیریت کنید.
اگر برای موفقیت رازی وجود داشته باشد، آن راز این است: طرح و برنامههای خود را با افراد دیگر در میان بگذارید و به هر طریق ممکن سعی کنید به در میان گذاشتن آن برنامهها ادامه دهید. هر چه بیشتر دیگران بدانند که شما به کجا میروید و چرا، جذب کسانی که به شما کمک خواهند کرد و ترک کسانی که سد راهتان میشوند راحت تر خواهد بود.
شبکهی خود را رشد و گسترش دهید. تلاش کنید با آدمهای جدید ملاقات کنید و با کسانی که از قبل میشناسید در تماس باشید.
مهم نیست که در شرکتتان چه فناوری یا خدمتی را میآفرینید یا اختراع میکنید، قضیه تولید و محصول نیست؛ همیشه مسئله بر سر آدمها و زندگیهایی است باعث ارتقاء آنها خواهید شد. روی آن تمرکز کنید، و در اینصورت احتمال بسیار بیشتری وجود خواهد داشت که پروژه به موفقیت برسد.
مهم نیست چقدر به موفقیت میرسید، بازهم امکان دارد شکست بخورید و شکستهای بزرگ بخورید.
شکست چیز بدی نیست. بخشی از روند رسیدن به موفقیت است.
ریسک کنید. نه ریسکهای بیپروا. ریسکهای حساب شده.
انتظار شکست را نکشید، اما برای آن برنامه داشته باشید. بهترین راه برای همیشه برنده شدن در رقابت بزرگ آن است که برای شکست در نبردهای مختلف برنامههای جایگزین داشته باشید.
بعضی وقتها، مجبور هستید کاملا بیپروا عمل کنید و به راحتی بر سر هرچه که در چشمانداز خود میبینید قمار کنید. هیچ کس نمیتواند به شما بگوید که چه وقت این کار را بکنید. هر وقت به قدر کافی احساس قدرت کردید، انجامش دهید.
یاد بگیرید که چطور محترمانه، اما با قاطعیت، بگویید “نه”.
یک حقیقت کسب و کار دیگر این است که تا آنجا که میتوانید “بله” بگویید.
برای آن که اغلب “بله” بگویید، برای “بله” گفتنتان حد و مرز کاری تعیین کنید.
رسیدن به هر آنچه میخواهید به معنای آن نخواهد بود که شما شاد و خوشبخت خواهید بود. خوشبختی بخشی از ابراز رضایتمندی نسبت به آن چیزهایی است که درحالحاضر در اختیار دارید.
روی آنچه میخواهید تمرکز کنید، نه روی آنکچه نمیخواهید.
اگر واقعا میخواهید که جهان را تغییر دهید، باید یک موضع نفوذ یا قدرت بهدست آورید و از آن نفوذ برای تغییر سهم خودتان از جهان استفاده کنید. این کار را آشکارا انجام دهید و سعی کنید در این کار الگو باشید آن وقت خواهید دید که به دیگران هم این قدرت را میدهید که تغییر کنند و تغییر ایجاد کنند.
بسیاری از کسب و کارهای جدید، دانش و تجربه لازم را برای شروع کار ندارند، از این رو عدم کمک گرفتن از مشاور کسب و کار عمده ترین دلیل شکست برخی از کسب و کارها است.
اشتیاق، ایدههای نو و استفاده از مشاوران حرفهای و متخصص میتوانند برگ برنده شما در این میدان بزرگ رقابتی باشند
برای امتیاز به این ستاره ها کلیک کنید!
© ۲۰۲۳ تمامی حقوق برای مجله کسب و کار تجارت 20 محفوظ می باشد.
هرگونه نشر ، بازتولید یا بازنشر تمام یا بخشی از محتوای سایت تجارت 20 بدون کسب مجوز، غیرقانونی است و تحت پیگرد قانونی قرار خواهد گرفت.